ساعت دو یا سه شب ، یه مشت پرنده شروع میکنن به آواز خوندن . یه جوری آواز میخونند انگار سحر هست ، درحالی که تو عمق شب در حال دست و پا زدنیم . من پرنده ها رو دوست دارم ، همین الانش هم یه کلاغ و هفت تا درنای کاغذی دارن تو خونه ام زندگی میکنن ، اما از این پرنده ها با تمام وجود متنفرم متنفرم متنفرم .
باید یه صدایِ بلندی چیزی ایجاد کنی که فرار کنن. بترسن فرار کنن. شایدم از نور بترسن و از اونجا برن.
پاسخحذفیه جوری تو دوردست ان ، یعنی آدم نمیفهمه صداشون از کجا و از کدوم درخت میاد
پاسخحذف